سیگارتِ «علی اکبـرزاده»
|
کارخانهی سیگارت «علی اکبـرزاده»
©️ بنیانگذاری : سالِ ۲۴۷۵ «شاهنشاهی» [پارسی] / سالِ ۱۲۹۵ «یَـزدگِردی» (خیامی)
برابر با سالِ ۳۶۵۴ «زرتشتی» [بِهی]، و سالِ ۱۹۱۶ «تَرسایی» (میلادی)
و نیز برابر با
سالِ ۱۴۹۰ «گیلَکی» [«دِیلَمی» یا «گالِشی»]
همچنین برابر با
سالِ ۷۰۳۸ «آریـایی» [آریـاییِ میترایی یا مِهری]، و سالِ ۲۶۱۶ «مادی» [کوردی]، و سالِ ۱۵۲۷ «تَپوری» [«تَبَری» یا «مازَنی»] و سالِ ۵۶۷۷ «یهودی» [اِبری (عِبری)]، و سالِ ۱۳۳۷ «کوچیِ عَرَبی» [کوچیِ مَهیِ (هِجریِ قَمَریِ) عَرَبی]
در شهرِ «رشت»، استانِ «گیلان»، کشورِ «ایران» [پادشاهیِ بزرگِ ایران]
. . .
©️ بنیانگذار :
زندهیـادِ جاویدنـام «علی اکبـرزادهی بزرگ (نخست)»
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
دُرود و آفـرین به رَوان و فـرَوَهَـرِ اَرجمندِ زندهیـادِ جاویدنـام «علی اکبـرزادهی بزرگ (نخست)»
روان و فـرَوَهَـرِ اَرجمندَش «آرام» و «شاد»
یـادِ گرامیَش «زنده» و «پاینده»
نـامِ نیـکَش «مـانـا» و «جاودان»
و
راهِ درست و درخورَش «پایدار» و «پُررَهـرو» باد؛
ایـــــــدون بـــــــاد ...
فارسی دری نوشتی یا فارسی عبری؟!!!
پاسخحذف«پارسی» [پارسیِ سِرِه]؛ همون زبانی که یک «ایرانی» باید به اون سخن بگه و گپ بزنه و بنویسه ...
حذفخیلی ممنون از اطلاعات جالب شما! من در حال تحقیق در مورد تاریخچه تولید سیگار ایران قبل از سال 1316 هستم. می خواستم بپرسم آیا اطلاعات بیشتری در مورد این شرکت و احتمالاً بسته های سیگار قدیمی دارید؟ بسیار متشکرم در اینجا پیوند مجموعه ای از بسته های سیگار ایران است: https://www.flickr.com/photos/cigpackscom/albums/72157631505142774 با احترام ، یواخیم هاینزل
پاسخحذفدرود به شما! ...
پاسخحذفاین کارخانه، کارخانهی سیگارتپیچی [سیگارتسازیِ] نیای بزرگِ من [پدربزرگِ پدرِ من] بوده، و تا اون جا که من میدونم، اگه نخستین در «ایران» نبوده باشه، یکی از دو تا یا سه تا کارخانهی نخستِ سیگارسازیِ ایران بوده، که برمیگرده به پیش از «ملی (دولتی) شدنِ دود کردنیها (دخانیات)» توی «ایران» ... ولی شوربختانه کسی از این چیزها آگاه نیست ... فرتوهایی (عکسهایی) از بستههای سیگارتِ اون دو کارخانهی دیگه روی اینترنت هست، ولی شوربختانه از «کارخانهی خانوادهی ما» روی اینترنت چیزی نیست. شوربختانه تنها بستههای (پاکتهای) سیگارتِ به جا مونده از «سیگارتِ علی اکبرزاده» دستِ یکی از برادرهای کوچکترِ پدرمه، و من [در جایگاهِ (به عنوانِ) تنها کسی که به راستی به این چیزها ارج میذاره (اهمیت میده)]، - توی «ناشایستهسالاری و نابودگریِ کنونیِ گریبانگیرِ ایران و جهان شده»، شوربختانه به یکهزار و یک شوَند (دلیل)، بهشون دسترسی ندارم ...
شرمندهام که بیش از این کمکی از دستم برنمیآد.
ممنون از پاسخ سریعتان. شاید بتوانید برای من ایمیل ارسال کنید (joachim.hainzl@verein-xenos.net). من یک همکار ایرانی در تهران دارم. سپس می تواند با عمو تماس بگیرد.
پاسخحذف